* ان شاء الله محمّد و آل محمّد ( صلوات الله علیهم اجمعین ) به دل ما پا بگذارند و خانه را صاحبخانه تصرّف کند . وقتی آنها بیایند ما بر جا نمی مانیم .
* ما مصنوع خدا و ائمّه ( علیهم السّلام ) هستیم . آنها به کار خودشان ایمان دارند . بیایید ما هم به خودمان ایمان بیاوریم .
* صاحب مال قیمت مال را می داند . خدا یک موی سر مؤمن را به همه عالم نمی فروشد . شما قیمت خودتان را نمی دانید ، لذا گاهی اوقات خودتان را ارزان می فروشید . بهلول الاغ لنگی داشت . آن را به حراجی داد تا بفروشد . حراجی شروع به تبلیغات کرد که این الاغ نیست بلکه بُراق است و همان مرکبی است که پیامبر اکرم ( ص ) با آن به معراج رفتند . آن قدر از آن الاغ تعریف کرد که خود بهلول باورش شد و دید حیف است آن را بفروشد ؛ لذا فریاد زد نمی فروشم ، نمی فروشم و حقّ الزّحمه حراجی را داد و الاغ را پس گرفت . بدن مؤمن به راستی بُراق است و با آن عبادت می کند و به معراج می رود . هر چه خدا و اولیاء خدا می گویند تو خوبی و با ارزشی ، تو باور نمی کنی و خودت را بد و کم ارزش می دانی . مشکل در باور خودت است . شخصی که خود را حقیر و بد می پندارد و لذا خود را ارزان می فروشد ، اگر کسی پیدا شود که بتواند برای او حقّ مطلب را در توصیف ارزش و بزرگی یک دوست اهل بیت ادا کند و آن شخص هم آن را باور کند ، دیگر حاضر نخواهد شد آن را در قبال متاع کم ارزش دنیا بفروشد .
* خوب یا بد هرچه هستی صادقانه خودت را به خدا عرضه کن و بگو خدایا هرچه هستم مال شما هستم .
هرجا خدا امتحانت کرد و یک خورده عقب رفتی غصّه نخور . این امتحان لازم بود تا به ناقص بودن خود پی ببری . یک کمی تلاش می کنی جبران می شود . امتحان ، فضل خداست و برای رشد خلق نافع و لازم است . پیامبر اکرم ( ص ) از خداوند درخواست کرد که امّت من را امتحان نکن . خداوند فرمود : این کار نمی شود ، باید امتحان شوند . پیامبر ( ص ) عرض کرد پس طوری امتحانشان کن که امّتهای دیگر متوجّه نشوند . فرمود : طوری امتحانشان می کنم که شما هم متوجّه نشوید . قرآن که فرمود : اقراء کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً : خودت نامه اعمالت را بخوان که امروز خودت برای رسیدگی به حسابهایت کفایت می کنی . معلوم شد که خود خدا هم نگاه نمی کند . یک معنی آیه این است که : حاسبوا قبل ان تحاسبوا : قبل از آنکه به محاسبه کارهایتان بپردازند خودتان حساب کارهایتان را رسیدگی کنید . معنی دیگرش هم این است که : بنده من ، نمی خواهد صورت حساب کارهایت را پیش من بیاوری ، تو می خواهی خوب باشی ، من هم همانطورت می کنم که می خواهی .
... خداوند ستّار و غفور ، خودش هم نامه عمل مؤمن را نگاه نمی کند و خودت را قبول دارد و بررسی حساب را به خودت واگذار می نماید . دیدی خدای کریم با ما از لطف و رحمت چه کرد ؟![/B]
این تکه های انتخابی سخنرانی ایشان از سایت "استاد مهدی طیب ( حفظه الله )" انتخاب شده است که آن هم از کتاب "مصباح الهدی" (سخنان ایشان در این کتاب جمع آوری شده است توسط کسانی که به جلسات ایشان می رفته اند .) انتخاب شده است . کتاب فوق العاده خوبی است . اگر تونستید تهیه کنید و حتما مطالعه فرمائید .
باتشکر